پیاده روی به یاد ماندنی - ( Nicholas Sparks/ مترجم: زیبا عرب حنایی)

A Walk to Remember - (Ziba Arab Hanaei)

دسته : عاشقانه
(دیدگاه {{model.count}} کاربر)
تعداد
نوع
ویژگی‌های محصول
  • نویسنده: Nicholas Sparks
  • مترجم: زیبا عرب حنایی
  • ناشر: انتشارات نادریان
  • تاریخ انتشار: 1400 | 2021
20%
150,000
120,000 تومان
آماده ارسال ناموجود
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

کتاب پیاده روی به یاد ماندنی: | این کتاب یک داستان انگلیسی به قلم «نیکلاس اسپارکس» در ژانر اجتماعی است. راوی در این داستان، شرح زندگی خود را باز می‌گوید. او که «لاندن کارتر)» نام دارد در خانواده‌ای متمول و با نفوذ در امریکا پا به عرصه حیات می‌گذارد. پدرش در ایام کودکی او، اغلب به دور از خانواده به سر می‌برد و همواره سعی داشت موقعیت اجتماعی بهتری دست‌وپا کند. لاندن به اشارت پدر و ترفندهای او، نماینده دبیرستان می‌شود و همین امر زمینه ورود او را به دانشگاه هموار می‌سازد. «جیمی سالیوان»، دختر یک کشیش است که در این داستان نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. او از بدو تولد مادرش را از دست داد و پدرش «هگبرت» نیز با خانواده کارتر میانه خوبی نداشت. زیرا هگبرت مخالف جاه‌طلبی‌های این خانواده بود. با این همه لاندن و جیمی زمینه آشنایی عمیقی را ایجاد می‌کنند و سرانجام...

کتاب پیاده روی به یاد ماندنی:
سال ۱۹۵۸، ایالت کارولینای شمالی، منطقه‌ای نزدیک به شهر مورهد، شهری عادی مثل تمام شهرهای دیگر. رطوبت هوا در فصل تابستان در این ناحیه به‌قدری بالا بود که با هربار بیرون رفتن از خانه نیاز به دوش گرفتن بود. از اوایل آوریل تا اکتبر، تقریباً هیچ بچه‌ای را با کفش یا شلوار نمی‌دیدید. بوی نم، نا، رطوبت و نمک، یکی از ویژگی‌ها و مشخصه‌های شهر کارولینا بود. اغلب آنهایی که با ماشین رفت و آمد می‌کردند، هرکسی را که در خیابان می‌دیدند، با خود به مقصد می‌رساندند. در واقع گرما و رطوبت به حدی بود که مردم در چنین مواردی حتی به آنهایی که نمی‌شناختند، کمک می‌کردند. درصد زیادی از اهالی این منطقه از طریق ماهیگیری یا شکار خرچنگ امرار معاش می‌کردند. تلویزیون‌ها فقط سه شبکه داشت و همین تکراری بودن برنامه‌ها باعث شده بود تا اصولاً تماشای آن برای مردم اهمیت چندانی نداشته باشد. در عوض بیشتر وقت مردم، در کلیساها سپری می‌شد. در شهری با آن جمعیت، ۱۸ کلیسا وجود داشت که هرکدام با عنوانی خاص نامگذاری شده بود، کلیسای بخشش، کلیسای مراسم یکشنبه، کلیسای کارگری و غیره. نام یکی از این کلیساها، باپتیست یا کلیسای تعمیددهندگان بود. در زمان کودکی به یاد دارم که از این دست کلیساها در جای‌جای شهر، زیاد ساخته شده بود و رقابتی بین آنها وجود داشت، به‌گونه‌ای که هرکدام خود را بالاتر و برتر از دیگری می‌دانست. هرکدام از کلیساهای تعمید دهندگان، نام ویژه‌ای داشت، اما حادثه‌ای که درحال تعریف آن هستیم، به گونه‌ای با کلیسای جنوبی در ارتباط است. اهالی این کلیسا، هرسال رژه و نمایش کریسمس را در فضای باز اطراف ساختمان اجرا می‌کردند، نمایشی که توسط هگبرت سالیوان، کشیش کلیسا نوشته و کارگردانی می‌شد. کشیش سالیوان سن زیادی نداشت، اما قطعاً جوان هم نبود. این را می‌شد از چروک‌های صورت و رنگ خاکستری موهایش تشخیص داد. شخصیت آرامی داشت و مردی صاف و ساده بود.

داستان‌های آمریکایی، قرن ۲۰م

نویسنده
Nicholas Sparks
مترجم
زیبا عرب حنایی
ناشر
انتشارات نادریان
تاریخ انتشار
1400 | 2021
زبان کتاب
فارسی
نوبت چاپ
اول
قالب کتاب
فیزیکی: شومیز
تعداد صفحات
212

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...